تبلیغ ثمر بخش
تبلیغ ثمر بخش
وقتی میگوییم: (من که روی فلانی کار کردم اما چرا نتیجه نداشت؟؟)
شب بود. دراز کشیده بودم. هنوز لامپ اتاق روشن بود.
خواهرم وارد اتاق شد و پرسید: (خاموشش کنم؟)
سرم را به نشانه تاکید تکان دادم.
صدای خاموش شدن کلید لامپ در فضای ساکت اتاق پیچید و به یکباره همه جا برای چند دقیقه در تاریکی مطلق فرورفت.
وقتی داشت با احتیاط به سمت تختش حرکت میکرد که زمین نخورد گفت: (اه… چقدر تو تاریکی کلافه میشم وقتی نمیبینم دوروبرم چه خبره…).
بالاخره تختش را پیدا کرد و نشست. با صدایی آمیخته به دلهره گفت: (وای خدایا اگه کور بودیم چیکار میکردیم؟؟؟).
در ذهنم جرقه زد که این لحظه یک فرصت طلایست و نباید از دستش بدهم.
سریع گفتم: (وای خدایا اگه کور محشور بشیم چیکار کنیم؟؟).
پرسید: (کور چرا؟).
گفتم: (خب “گناه” ظلمته دیگه!).
و سکوت کردم.
حدود یک دقیقه گذشت.
ناگهان گفت: (چقدر بدبختیم!).
پرسیدم چرا؟
گفت: (خب بخاطر گناهایی که کردیم.)
گفتم: (بخاطر همینه که میگن نگهبان نفست باش!).
و بازهم سکوت کردم و منتظر عکسالعملش شدم.
حدود ده دقیقه گذشت اما چیزی نگفت!
(حالا که از خاموش شدن لامپ مدتی گذشته بود، میشد سایهی اجسام را دید.)
نشسته بود و فقط فکر میکرد…
شاید هم محاسبهی اعمال!!!
پ.ن:
به همین سادگی میشود لحظات ناب را شکار کرد و درطول چند دقیقه و با چند جملهی کوتاه، چکیدهی یک سخنرانی اخلاقی طولانی و خسته کننده را به یک نوجوان انتقال داد و به تفکر وادارش کرد.
تفکری که در روایات برتر از چندین سال عبادت شمرده شده!
نوجوان در سن بلوغ خیلی سخت و بیحوصله پای صحبتهای اخلاقی مینشیند!
اما اگر زمانی که شرایط و زمینه فراهم شده، این اتفاق بیفتد، و همچنین مخاطب را گامبهگام با خودمان همراه کنیم تا رسیدن به گامآخر و هدفنهایی، قطعا نتیجهی مطلوبی خواهدداشت.
پس حواسمان باشد برای گفتن نکات تاثیرگذار و ثمربخش، علاوه بر داشتن محتوای مناسب و غنی، باید به زمان فراهم شدن زمینه در مخاطب برای پذیرش نکات و محتوای تبلیغ و همچنین همراه کردن شخص به صورت قدمبهقدم برای بیشتر شدن زمینه پذیرش اصل مطلب، توجه ویژه داشت تا همان نتیجهی مطلوب به دست بیاید.
انشاءالله.
#به_قلم_خودم