ارغوان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مسافران‌خاکی

08 تیر 1398 توسط رؤيا شمسي

مسافران خاکی

#به_قلم_خودم

حال و هوای این روزهای سرزمینم متفاوت است. بوی عجیبی می‌دهد! عجیب است، اما غریب نیست…
هرچندوقت یکبار این عطر در هوای کشورم می‌پیچد. که مست می‌کند.

عطر کسانی که خدا گلچین کرده. عطر صدوپنجاه مسافرخاکی که حالا پس از سال‌های طولانی از سفر بازگشته‌اند. مدافعان وطنی که جز چند تکه استخوان، چیز دیگری از این سفر ناشناخته با خود سوغاتی نیاورده‌اند. اما چه می‌کند این سوغاتی با دل‌های مردم…

تصاویر تشییع این شهدا را که می‌بینم، جمعیت عظیمی در حال بدرقه آن‌ها هستند تا در جایگاه ابدی‌شان آرام گیرند. چقدر چشم‌نواز و لذت‌بخش است این بدرقه‌ی باشکوه. چقدر خواهان و عاشق دارند این سوغاتی‌ها…

اما باوجود این شور و شوق از بازگشت سفرکرده‌ها، یک غم بزرگ در دلم نشست و بر این شوق دیدار، غلبه کرد!
یادچندروز پیش افتادم که یک خبر شوکه کننده تمام فضای‌مجازی و خبرگزاری‌ها را متشنج کرد! خبر زنی که در مکان عمومی با بی‌حیایی تمام، به پایکوبی و معرکه‌گیری پرداخته‌بود و مردم را دور خود جمع کرده‌بود و… بقیه ماجرا که حتما شنیده‌اید.

یاد دخترانی افتادم که مدتی پیش چوب حراج به روسری‌هایشان زدند و آب در آسیاب دشمن ریختند…
همان دشمنانی که این غیورمردان را با بی‌رحمی تمام به شهادت رساندند.

اما دلیل این اتفاقات چه چیزی می‌تواند باشد جز خلاء‌هایی که بخاطر کوتاهی منِ‌مبلغ ایجادشده؟! کوتاهی در حرکت درمسیر شهدا، در معرفی راه شهدا، در ترویج تفکر شهدا و در تحلیل آنچه که بخاطرش، حالا فقط چندتکه استخوان پوسیده از دلیرترین جوانان دوران انقلاب بازگشته‌است.

چه غم سنگینی است این احساس گناه. چگونه می‌خواهم روبرو شوم با این مدافعان ناموس و وطن؟!
چه شرمندگی غیرقابل وصفی وجودم را فراگرفت. اگر غفلت و کوتاهی منِ‌مبلغ نبود، حالا انقدر راحت پایمال نمی‌کردند حرمتِ خونِ شما را…

پ.ن
چقدر از منش این شهدا دور شدیم
آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم
معذرت از همه خوبان و همه همرزمان
ما برای شهدا وصله‌ی ناجور شدیم

قربة الی الله
تقدیم به ساحت مقدس بانوی دمشق

 2 نظر

عملی کردن علم

04 تیر 1398 توسط رؤيا شمسي

عملی کردن علم

گاهی بین ما طلاب شنیده می‌شود که: (فلان درس به چه درد من می‌خوره؟ اصلا کجای زندگی من کاربرد داره؟)

اگر با دقت و نکته‌سنجی بیشتری به مسائل نگاه کنیم، خواهیم دید که حتی درمورد ساده‌ترین موضوعات می‌توان ازهر درسی بنابر تناسب استفاده کرد و درواقع علم را به کار گرفت.

جای دوری نمی‌روم، به قول معروف: (یه سوزن به خودت بزن، یه جوال‌دوز به بقیه).

یکی از مسائلی که اخیرا بین ما طلاب رایج شده، درمورد پوشش طلبگی است. مقنعه و روسری‌های رنگی‌مان را طوری سر می‌کنیم که بیرون از چادر قرار می‌گیرد!

استدلالمان هم برای این کار، این است که: (من باید خودم به باور برسم که چرا نباید این کار رو انجام بدم، و تا زمانی که به باور نرسم هرچقدر هم بقیه بگن، نمیتونم قبول کنم)!

متاسفانه این استدلال سطحی قبلتر از این بین مردم عام رایج بود. اما امروز به راحتی بین ما طلاب راه پیدا کرده…
حالا باید ببینیم که چگونه می‌توان از دروس حوزوی برای پاسخ به این اشکال استفاده کرد؟

“کلام اسلامی” یکی از دروس حوزوی‌ست که همگی با آن آشنایی داریم. در این درس قاعده‌ای وجود دارد به نام: “دفع ضرر محتمل” که می‌گوید: اگر انسان درمورد چیزی احتمال ضرر بدهد، عقل او حکم می‌کند که دفع این ضرر احتمالی، واجب است.

درحالی که این همه درمورد پوشش طلبگی سفارش می‌شود که لباسهای رنگی را از زیرچادر مشکی بیرون نگذاریم، ساده ترین مفهومی که می‌توان برداشت کرد این است که شاید انجام این کار برای ما طلاب ضرر و آسیبی در پی خواهد داشت. [حتی اگر درمورد این ضرر به یقین نرسیم، حداقل می‌توان احتمالش را داد، به انضمام این که خود آیات حجاب در سوره نور و احزاب نیز این احتمال را قوی‌تر می‌کند]. پس بخاطر همین احتمال ضرر، عقل سلیم حکم می‌کند که از آن جلوگیری کنیم و لباسهای رنگی‌مان را بپوشانیم. چرا که اگر این ضرر به واقع وجود داشته باشد، پس قطعا به ما آسیب خواهد رساند.

حال تصور کنید که من سالها با این بهانه که: (هنوز به باور نرسیدم)، خود را در معرض این آسیب قرار دهم! چه اتفاقی گریبان‌گیر من خواهد شد؟!

پ.ن.
این مورد فقط به عنوان یک نمونه ذکر شد. قطعا می‌توان هم دلایل بیشتری برای این موضوع از کتابهای درسی دیگر همچون زی طلبگی و اخلاق و… پیدا کرد، و هم در مسائل مختلف از نکاتی که درکتب ما وجود دارد استفاده نمود. فقط کافی‌ست دقت کنیم مباحث مختلفی راکه در علوم حوزوی می‌بینیم و می‌خوانیم، در چه مسائلی میتوان به کار گرفت و به همین ترتیب علممان را عملی کنیم…
ان‌شاءالله.
قربة الی الله.

#به_قلم_خودم

تقدیم به ساحت مقدس بانوی دمشق

 نظر دهید »

تبلیغ ثمر بخش

03 تیر 1398 توسط رؤيا شمسي

تبلیغ ثمر بخش
وقتی میگوییم: (من که روی فلانی کار کردم اما چرا نتیجه نداشت؟؟)

شب بود. دراز کشیده بودم. هنوز لامپ اتاق روشن بود.
خواهرم وارد اتاق شد و پرسید: (خاموشش کنم؟)
سرم را به نشانه تاکید تکان دادم.
صدای خاموش شدن کلید لامپ در فضای ساکت اتاق پیچید و به یکباره همه جا برای چند دقیقه در تاریکی مطلق فرورفت.
وقتی داشت با احتیاط به سمت تختش حرکت میکرد که زمین نخورد گفت: (اه… چقدر تو تاریکی کلافه میشم وقتی نمیبینم دوروبرم چه خبره…).
بالاخره تختش را پیدا کرد و نشست. با صدایی آمیخته به دلهره گفت: (وای خدایا اگه کور بودیم چیکار میکردیم؟؟؟).
در ذهنم جرقه زد که این لحظه یک فرصت طلایست و نباید از دستش بدهم.
سریع گفتم: (وای خدایا اگه کور محشور بشیم چیکار کنیم؟؟).
پرسید: (کور چرا؟).
گفتم: (خب “گناه” ظلمته دیگه!).
و سکوت کردم.
حدود یک دقیقه گذشت.
ناگهان گفت: (چقدر بدبختیم!).
پرسیدم چرا؟
گفت: (خب بخاطر گناهایی که کردیم.)
گفتم: (بخاطر همینه که میگن نگهبان نفست باش!).
و بازهم سکوت کردم و منتظر عکس‌العملش شدم.
حدود ده دقیقه گذشت اما چیزی نگفت!
(حالا که از خاموش شدن لامپ مدتی گذشته بود، می‌شد سایه‌ی اجسام را دید.)
نشسته بود و فقط فکر میکرد…
شاید هم محاسبه‌ی اعمال!!!


پ.ن:
به همین سادگی می‌شود لحظات ناب را شکار کرد و درطول چند دقیقه و با چند جمله‌ی کوتاه، چکیده‌ی یک سخنرانی اخلاقی طولانی و خسته کننده را به یک نوجوان انتقال داد و به تفکر وادارش کرد.
تفکری که در روایات برتر از چندین سال عبادت شمرده شده!
نوجوان در سن بلوغ خیلی سخت و بی‌حوصله پای صحبت‌های اخلاقی می‌نشیند!
اما اگر زمانی که شرایط و زمینه فراهم شده، این اتفاق بیفتد، و همچنین مخاطب را گام‌به‌گام با خودمان همراه کنیم تا رسیدن به گام‌آخر و هدف‌نهایی، قطعا نتیجه‌ی مطلوبی خواهدداشت.
پس حواسمان باشد برای گفتن نکات تاثیرگذار و ثمربخش، علاوه بر داشتن محتوای مناسب و غنی، باید به زمان فراهم شدن زمینه در مخاطب برای پذیرش نکات و محتوای تبلیغ و همچنین همراه کردن شخص به صورت قدم‌به‌قدم برای بیشتر شدن زمینه پذیرش اصل مطلب، توجه ویژه داشت تا همان نتیجه‌ی مطلوب به دست بیاید.
ان‌شاءالله.

#به_قلم_خودم

 13 نظر

روزه دار

23 اردیبهشت 1398 توسط رؤيا شمسي

امیرالمومنین (ع) : و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق.
این روزه دار یقینا دارای وجدان رشد یافته ی دینی است و حتما روزه ی او سبب رشد بیشتر وجدان و شعور او به مسوولیت میشود.
نهج البلاغه،ج3،ص208،کلمه253

#رمضان_المبارک

 1 نظر

وقار

08 آبان 1394 توسط رؤيا شمسي

امام علی(ع) میفرمایند:

وقار زینت عقل است.

وقار دلیل زیرکی انسان است.

اگر باوقار باشی، مورد اکرام و احترام مردم خواهی شد.

دراثر وقار هیبت انسان زیاد می شود.

                                                                                               غررالحکم

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ارغوان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاقی
  • دینی
  • پزشکی
  • سیاسی
  • به قلم خودم
  • تربیتی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس